محل تبلیغات شما

چه کسی از درون آدما خبر داره. کی میدونه دیگری چقدر تنهاس، چقدر در روز با دردهاش کلنجار میره و عاصی از اینه که مرهمی پیدا نمیکنه برای زخمهاش. و تنهایی، زمانی اوج پیدا میکنه که متوجه میشه تنها خودش هست که میتونه عمق زخمهاش رو درک کنه و با دردهاش بسوزه.
امروز خوش نیستم، از دیشب غم درونم بشدت عود کرده و در ذهنم خشمه که میجوشه و چگونه میشه گفت این خشم و نفرت از چه چیز و چه کسانیه.
و درد که این چرخه در تکرارست

سالهاست كه مرده ام

در دریای آبی بیکران رویاها

خبری از بهاران نیست

دردهاش ,زخمهاش ,میشه ,چقدر ,پیدا ,بشدت ,با دردهاش ,در ذهنم ,و در ,کرده و ,ذهنم خشمه

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

یک فنجان عشق گرم روش تدریس مطالعات اجتماعی مبلمان نانوتک | پارچه های ضد لک وضد آب